مقدمه (نماز چیست؟) این ایستادن و خم شدن، این نشستن و به خاک افتادن، وبا هر یک کلماتی گفتن، چه معنی دارد؟ نیایش و پرستش در آن لحظه که آدمی به کمال و شکوه بی نهایت و شکوه آفریدگار جهان می اندیشد، سراپا شیفته ی آن می شود، دل و جانش یه خضوع وخشوع و فروتنی می گراید با آهنگ فطرت در برابر آن همه کمال و عظمت سر تعظیم فرود می آورد، (رکوع)، سر به زمین می ساید، (سجده )، و زبان به ستایش می گشاید، (حمد و تسبیح). راز و نیاز در آن لحظه انسان نیازمند کمک یک نیروی برتر از خود می گردد دست نیاز به سوی خداوند دانا و توانا می برد و همه ی راز و نیازهای خود را با او در میان می گذارد ، (دعا). عبادت آن نیایش و پرستش و این راز و نیاز و کمک خواهی در زبان قرآن «عبادت» نامیده می شود. قرآن عبادت را مخصوص خدای یکتا می شمرد و پرستش هر کس و هرچیز دیگر جز خدا را حرام و گناهی بس بزرگ می داند: «فرمان خدا بر آن رفته که جز او را نپرستید…» اسراء ،23 نماز نماز مراسم مخصوص برای پرستش خدا و راز و نیاز با اوست که در آن جنبه های ارزنده و آموزنده ی خاصی در نظر گرفته شده و به همین جهت شکل مخصوص به خود گرفته است. نماز سرود توحید و یکتا پرستی و سرود فضیلت و پاکی است که باید فکر و روح ما را در برابر عوامل شرک زا و آلوده کننده ای که در زندگی روزمره با آنها سر و کار داریم پاک و یکتا پرست نگهدارد. منظور از آلوده کننده ای که در زندگی سرو کار داریم : همان آلودگی روح است که این آلودگی روح را تیره می کند و ما را از راه راست زندگی راه پاکی و فضیلت و تقوا ؛ منخرف می سازد و به راه فساد می کشاند ، از یاد خدا غافل می کند و به دام شیطان و وسوسه های شیطانی می افکند.پس همان طور که ما روزانه لباس، تن و … خود را می شوییم و پاکیزه می گردانیم باید روح خود را نیز پاک و پاکیزه گردانیم ، لحظاتی به یاد معبود خود باشیم ، دست نیایش به او دراز کنیم و روح آلوده ی حود را در چشمه ی صاف و زلال الهی شستشو دهیم . «نماز بخوانیم ». شستشو ی دل و جان پس همان گونه که بدن و لباس خود را پاکیزه می کنیم باید دل و جان خود رانیز پاک گردانیم . از پیغمبر اکرم (ص) نقل شده که در گفتگویی کوتاه با یازان خود چنین فرمود: فرض کنید در برابر خانه ی یکی از شما نهری روان باشد و هر روز در آن پنج بار شستشو کند. آیا به تن او هیچ آلودگی می ماند؟ نه ، این شستشو به تن او هیچ آلودگی می گذارد. نماز های پنجگانه هم همین اثر را دارد با پنج نماز در روز خدا لغزش ها را از آدمی می زداید و او را پاکیزه می کند. نماز های روزانه 1. صبح : پس از سپیدهی صبح 2. ظهر : نیمروز 3. عصر : تقریبا 2 تا 3 ساعت بعدازظهر 4. مغرب : پس از غروب آفتاب 5. عشاء :شامگاه که هوا تاریک می شود. اینها ازاوقات اصلی نمازند و چه بهتر که نماز در همین اوقات خوانده شود. نماز صبح : از سپیده ی صبح تا طلوع آفتاب نماز ظهر : از نیمروز تا غروب نماز عصر : پس از نماز ظهر تا غروب آفتاب نماز مغرب : از مغرب تا نیمه ی شب نماز عشاء : پس از مغرب تا نیمه ی شب. و فرا رسیدن وقت هر نماز با اذان اعلام می شود وبا آهنگ اذان ، نمازگزار خود را برای نماز آماده می کند و به محل نماز می آید چه به صورت جمعی و چه به صورت فرادا. و بعد وضومی گیریم این شستشو باید با نیتی پاک و برای خدا باشد.بعد به سوی خانه ی خدا (کعبه) ایستاده و با دلی پاک نماز می خوانیم تا خداوند ما را از بهشتیان قراردهد. چرا نماز می خوانیم ؟ نماز از ارکان عبادات حق است ، بنابراین اول باید بدانیم چرا خداوند را عبادت می کنبم تا آنگاه فلسفه نماز نیز روشن گردد. یکی از پایدارترین و قدیمی ترین تجلیات روح آدمی و یکی از اصیل ترین ابعاد وجود آدمی ، حس نیایش و پرستش است ، هر زمان و مکانی که بشر وجود داشته است ، نیایش و پرستش نیز وجود داشته است . پیامبران پرستش را نیاوردند و ابتکار نکردند ، بلکه نوع پرستش را یعنی نوع آداب و اعمالی که باید پرستش به آن شکل صورت گیرد به بشر آموختند . احساس نیایش ، احساس و نیاز غریزی است به کمالی برتر که در او نقصی نیست و جمالی که در آن زشتی وجود ندارد ، انسان در حال پرستش از وجود محدود خویش می خواهد پرواز کند و به حقیقتی پیوند یابد که در آنجا نقص و کاستی و فنا و محدویت وجود ندارد و به قول –اینشتاین – دانشمند بزرگ عصر ما : در این حال فرد به کوچکی آمال و اهداف بشری پی می برد و عظمت و جلالی را که در ماورای امور و پدیده ها در طبیعت و افکار تظاهر می نماید حس می کند . لذاپرستش جزء غرائز ذاتی و فطری بشر است ، یعنی بشر فطرتا گرایش دارد که یک چیز را تقدیس و تنزیه کند و خویشتن را به او نزدیک کند پیام قرآن این است که ای انسان ! رب خود ،پروردگار خود ،صاحب اختیار خودت را بپرست . الذی خلقکم و الذین من قبلکم : کسی که شما و گذشتگان شما را آفریده است . پرستش نوعی رابطه خاضعانه و ستایشگرانه و سپاسگرانه است که انسان با خدای خود برقرار می کند . عبادت و پرستش علاوه براینکه نیاز فطری بشر است ، راز آفرینش انسان نیز عبادت است و ماخلقت الجن و الانس الا لیعبدون (همانا جن و انس را نیافریدیم مگر برای اینکه مرا پرستش کنند ) عبادت یک پیمان الهی است که انسان در روز ازل با خدای خود پیمان عبودیت بسته است الم اعهدالیکم یا بنی ان لاتعبد و الشیطان انه لکم عدو مبین ،و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم . (ای بنی آدم ، آیا من با شما پیمان نبستم که شیطان را پرستش نکنید و مرا پرستش کنید که راه راست است و شما را به سعادت می رساند .) عبادت ماموریت انسان است . وما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین ….؟ ( آیا مامور نشدید که فقط خدا را خالصانه پرستش کنید ) اکنون که روشن شد عبادت و پرستش از غرایز ذاتی و از نیازهای فطری انسان است جایگاه نماز در پرستش و عبودیت روشن می شود : نماز عالی ترین تجلی پرستش و عبادت است ، زیرا پرستش یا قولی است یا عملی . و نماز هر دو را در بر دارد چون اذکار نماز مانند قرائت حمد و سوره ، ذکر رکوع و سجود و تشهد عبادت قولی است و قیام و رکوع و سجود عبادت عملی است نماز رفیع ترین و با اهمیت ترین جایگاه را در عبادات دارد و در راس آنها می باشد نماز منبع تغذیه روح انسان وامداد الهی است انسان با نماز می تواند قوت بگیرد و انرژی در جهت نیل به کمالات حاصل کند . واستعینوا و بالصبر الصلاه…. (از نماز استمداد کنید …) کسی که می خواهد یک مسلمان واقعی و مجاهد نیرومند باشد باید نماز خوان خالص و مخلص باشد علی (ع) در آخرین وصایایش که در واپسین لحظات عمر آن حضرت بود فرمود: الله الله فی الصلوه فانها عمود دینکم : ( خدا را خدا را ، درباره نماز که نماز استوانه خیمه دین شماست امام صادق(ع) در آخرین نفس های عمر با برکت خویش فرمودند : لن تنال شفاعتنا مستخفا بالصلاه (هرگز شفاعت ما به مردمی که نماز را سبک بشمارند، خواهد رسید ) . نماز بنیان اعتقادی انسان را به مبداء و معاد تقویت می کند . از حضرت علی (ع) سئوال شد : چرا ما دوبار سجده می کنیم . امیر مومنان (ع) این آیه را خواند : منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تاره اخری . یعنی سجده یاد آور قیامت و صحنه محشر و مبعوث شدن انسان است . شخصی از امام صادق (ع) پرسید : برترین چیزهایی که بندگان با آن به پروردگارشان تقرب می جویند و نزدیک می شوند چیست ، حضرت فرمودند : بعد از معرفت و شناخت (خداوند متعال ) من بهتر از نماز نمی دانم . و همین اهمیت نماز است که نسبت به کوتاهی به آن شدیدا نهی شده است از رسول اکرم (ص) روایت شده که فرمود: مبادا نماز خود را ضایع سازید ، زیرا هرکس که نماز خود را ضایع نماید خدا او را با قارون و فرعون و هامان محشور نماید ، و برخدا حق است که او را با منافقان در آتش افکند ، پس وای برکسی که بر نماز خود مواظبت و نگهبانی ننماید . سبب عزت موجود نماز است نماز زینت درگه معبود نماز است نماز بی نماز از نظر لطف خدا محروم است شرع را مقصد و مقصود نماز است نماز شاه عطشان که همه عاشق و دیوانه اوست گفت عز و شرف و جود نماز است نماز خداوند به عبادت ما و هیچ موجود دیگر نیاز ندارد ، زیرا « فان الله غنی عن العالمین» (1) خداوند از تمام جهانیان بی نیاز است . این بندگان هستند که به خداوند نیاز دارند . «یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله والله هو الغنی الحمید» (2)ای انسان ها شما نیازمند به خداوند هستید و خداوند بی نیاز و ستوده است. بنابراین عبودیت و پرستش یکی از نیازهای انسان است. تمامی انسان ها از ابتدا تا کنون به شکلی پرستش داشته اند. روح انسان نیاز به عبادت و پرستش دارد. پرستش و ستایش علاوه بر پر کردن خلأ تنهائی وجود انسان ، وبر آورده شدن نیاز انسان و بجا آوردن مراتب سپاس و شکر گزاری ، موجب تکامل انسانی و رسیدن به مقام قرب الهی می شود و هیچ چیزی نمی تواندجای آن را پرکند. دانشمندان گفته اند: برای رسیدن به عرفان الهی و شناخت خود و خدا مراحلی باید طی شود. مرحلة اوّل، شریعت است. برای پیمودن این مرحله باید به سراغ عبادت پروردگار رفت و با استعانت و کمک از عبادت وارد مرحلة دوم یعنی طریقت شد، آن گاه از طریقت عبور کرده و به حقیقت پیوست که پیوستن قطره به دریا است. اکنون می خواهیم این شبهه را پاسخ بگوییم که آیا: چیزی برتر و موثرتر از نماز در این مسیر وجود دارد؟ یا بهترین شکل و بهترین وسیله و نردبان برای رسیدن به «حقیقت» نماز است؟ هر کدام از مکتب ها و آیین ها اَشکالی برای عبادت دارند امّا همه به دنبال پرستش و عبادتاند، حتی موجودات دیگر نیز به عبادت و پرستش مشغولند. قرآن میفرماید: «کلّ قد علم صلوته و تسبیحه؛(3)تمامی موجودات نماز و تسبیح خدا را می دانند». در جای دیگر میفرماید: «إنْ مِن شیء إلاّ یسبّح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم؛(4) هر موجودی با حمد، خدا را تسبیح میگوید، لیکن شما تسبیح آنان را نمی فهمید». از منابع و مآخذ اسلامی به دست می آید که برای رسیدن به حق و شاداب کردن روح عرفانی انسان، هیچ راهی بهتر از نماز یافت نمی شود. برای روح انسان شیفته هیچ غذایی سازگارتر و سرشارتر از نماز وجود ندارد، زیرا چه کسی بهتر از خداوند (که برای رسیدن به هر هدفی، ترکیب راه خاصی را مشخص فرموده است) میتواند مَرْکب و معجونی برای رشد و ارتقای انسان ها پدید آورد؟ با مروری بر آیات و روایات در می یابیم که این معجون شفا بخش نماز است که اسلام آن را وسیلة تقرّب به خدا میداند (الصلوه قربان کل تقیّ).(5) نماز موجب تقرب هر انسان پرهیزکاری است. هشام بن حکم از امام صادق(ع) پرسید: چرا نماز واجب شد، در حالی که هم وقت می گیرد و هم انسان را به زحمت می اندازد؟ امام فرمود: «پیامبرانی آمدند و مردم را به آیین خود دعوت نمودند. عده ای هم دین آنان را پذیرفتند، امّا با مرگ آن پیامبران، نام و دین و یاد آنها از میان رفت. خداوند اراده فرمود که اسلام و نام پیامبر اسلام(ص) زنده بماند و این از طریق نماز امکان پذیر است»(6)یعنی علاوه بر آن که نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مکتب و احیای دین هم هست. بله همواره به یاد خداوند بودن بسیار عالی و ارزشمند است ، اما آیا چنین کسی را سراغ دارید ؟ کدام انسان را می یابید که با این همه چیزهائی که انسان را در این دنیا به خود مشغول داشته و با این همه عواملی که موجب غفلت و بی خبری می شوند ، همواره به یاد خدا باشند؟ و آیا نماز چیزی جز برای یاد آوری انسان ها و بیرون آوردن از غفلت است؟ راستی اگر برای ارتباط با خدا نیازی به نماز نبود، نبایستی پیامبر با آن همه فضائل و کمالات آن قدر نماز بخواند که پاهایش متورم شود یا امیرالمؤمنین(ع) و سایر امامان به نماز این همه اهمیت بدهند. آیا کسی برتر و بیشتر از پیشوایان دینی ما با خداوند رابطه قلبی داشته است؟ ایا اگر بخواهیم کسی را مثال بزنیم که همواره به یاد خدا بوده است ، این شخص جز پیامبر اسلام و امامان معصوم بودند؟ آیا مقامی که امیرمومنان به آن دست یافته بود ، به گونه ای که فرمود اگر تمام پرده ها کنار رود بر یقین و ایمان من افزوده نمی شود ، کسی برتر از آن دست یافته است؟ پس چگونه چنین انسان هایی نه تنها خود را بی نیاز از نماز و ارتباط با خدا نمی دانستند ، بلکه شبانه روز به نماز می ایستادند و نه تنها نماز های واجب ، بلکه حتی نماز های مستحب داشتند که بنابر بر نقل روایات گاهی تا هزار رکعت می رسید. هم چنین نماز رابطه بنده با خداست و طبیعی است که بنده آن را به جا می آورد که خواسته خداوند و معبود اوست و اصولاهدف اصلی از خلقت انسان بندگی است و نماز بهترین شیوه اظهار بندگی است و اگر قرار باشد که هر انسانی بر طبق خواسته خود عمل نماید نه آن چیزی که خداوند از او خواسته ، این دیگر بندگی خداوند نمی شود ، بلکه بندگی خود و عمل بر طبق خواسته خود است. مطمئنا این فکر که رابطه قلبی انسان را بی نیاز از نماز می کند ، چیزی جز وسوسه شیطانی برای دور کردن انسان از خدا نیست. چون خدا راه نماز را برای ایجاد رابطه بنده با او و بیرون آمدن انسان ها از غفلت و شستوی جسم و جان قرار داده قرار داده و فرموده است که «اقم الصلوة لذکری» نماز را برای یاد من برپا دار.(7) پس آیا درک من از خدا بیشتر است؟! در فرهنگ اسلامی تعیین کردن و مشخص نمودن شکل عبادت، با شارع مقدس است و کسی نمی تواند عبادتی اختراع کند. اگر کسی وِرْد و دعایی را به عنوان عبادت پدید آورد، از مصادیق روشن بدعت و تشریع است که کار حرامی است، زیرا امور عبادی را همان گونه که از طرف شارع مقدّس بیان شده است، باید انجام داد، نه کمتر و نه بیشتر. آن کس که تشنگی و گرسنگی را در ما آفرید ، غذا و آب را نیز خود فراهم آورده است و آن کس که نیاز به عبودیت و پرستش را در ما قرار داد ، هم او پاسخ نماز و دعا راز و نیاز را برایمان مقرر داشته است. . قرآن مجید نماز را مظهر ذکرو ذکر را آرام بخش دل ها می داند.(8) آنچه زیبایی و حُسن و خیر است، در نماز سفره ای است گسترده که خداوند آن را در پنج نوبت در شبانه روز برای بندگانش باز میکند و بر سر این سفره انواع و اقسام غذاهای لذیذ وجوددارد و هر کس مطابق ذوق و سلیقة و به اندازه توان و مرتبه وجودی و استعداد خود از آن بهره مند میشود. نماز عبادتی جامع است که می تواند تمام وجود انسان (از جهات بدنی و ظاهری گرفته تا جهات ذهنی و قلبی و باطنی) را در خدمت بندگی و پرستش قرار دهد. نیت خوب داشتن به تنهایی نمی تواند انسان را از انجام عبادت و نماز بی نیاز کند. شکل نماز هم قشنگ است، هم معارف بلند اسلامی در آن وجود دارد، هم تسبیح و تقدیس لفظی است و هم تقدیس عملی میباشد. رکوع و سجود و تسبیح و تحمید و دعا و تکبیر و سلام و خلاصه همة زیبایی ها در نماز است. با این همه اگر نماز به طور صحیح و کامل با حفظ شرایط و آداب خوانده شود، جلوی بسیاری از مفاسد اجتماعی را می گیرد: «إنّ الصلاة تنهی عن الفحشاء والمنکر و لذکرالله اکبر(9) نماز اگر با مقدمات و تعقیبات همراه باشد، انسان را به اوج معنویت میرساند. اذان با آن محتوای زیبا دل را می نوازد. نماز جماعت مخصوصاً در مساجد بزرگ مانند مسجد الحرام و مسجد النّبی(ص) زیباترین جلوة عبادت و همدلی و یکرنگی و صفا و صمیمیت است. پیامبر(ص) فرمود: «نماز نور چشم من است(10) نماز حضرت فاطمه (س) روايت شده:حضرت فاطمه عليها السّلام دو ركعت نماز مىخواند كه جبرئيل به ايشان تعليم داده بود آن حضرت در ركعت اوّل پس از سوره »حمد«صدر مرتبه سوره«قدر»و در ركعت دوّم بعد از سوره«حمد»صد مرتبه سوره«توحيد»را قرائت مىكردند،و چون سلام مىدادند اين دعا را مىخواند: سُبْحَانَ ذِي الْعِزِّ الشَّامِخِ الْمُنِيفِ سُبْحَانَ ذِي الْجَلالِ الْبَاذِخِ الْعَظِيمِ سُبْحَانَ ذِي الْمُلْكِ الْفَاخِرِ الْقَدِيمِ سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْبَهْجَةَ وَ الْجَمَالَ سُبْحَانَ مَنْ تَرَدَّى بِالنُّورِ وَ الْوَقَارِ سُبْحَانَ مَنْ يَرَى أَثَرَ النَّمْلِ فِي الصَّفَا سُبْحَانَ مَنْ يَرَى وَقْعَ الطَّيْرِ فِي الْهَوَاءِ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ هَكَذَا لا هَكَذَا غَيْرُهُ پاك و منزّه است آن خدايى كه داراى شكوه افراشته و بلند است،پاك و منزّه است خدايى كه صاحب شوكت والا و بزرگ است،پاك و منزّه است خدايى كه دارنده فرمانروايى پر افتخار ديرينه است،پاك و منزّه است آنكه لباس خرّمى و زيبايى به بر دارد،پاك و منزّه است آنكه در پوششى از نور وقار است،پاك و منزّه است آنكه ردّپاى مورچه را بر سنگ سخت مىبيند، پاك و منزّه است آنكه خطّ سير پرنده را در هوا مىبيند،پاك و منزّه است آنكه او چنين است و جز او چنين نيست. سيّد ابن طاووس فرموده:در روايت ديگرى وارد شده كه پس از اين نماز تسبيح مشهور حضرت زهرا عليها السّلام را كه بعد از هر نماز خوانده مىشود بخوانند،و پس از آن صد مرتبه صلوات بر محمّد و خاندان او فرستند.و شيخ د ركتاب«مصباح المتهجدّين»فرموده است:نماز حضرت فاطمه عليها السّلام دو ركعت است،در ركعت اوّل سوره«حمد»و صد مرتبه سوره«قدر»و در ركعت دوّم سوره«حمد»و صد مرتبه«توحيد»خوانده شود،و چون سلام داده شد تسبيح حضرت زهرا عليها السّلام را بخوانند،آنگاه دعاى«سبحان ذى العزّ الشامخ»را تا آخر قرائت كنند.و شيخ فرموده:كسىكه اين نماز را بجاى آورد،چون از تسبيح فارغ شود زانوها و دستان خود را تا آرنج برهنه نمايد و همه مواضع سجود خود را بدون مانع و حايل به زمين بچسپاند و از خدا حاجت بخواهد،و به هر كيفيتى كه دوست دارد دعا كند،و در همان حال سجده بگويد: يَا مَنْ لَيْسَ غَيْرَهُ رَبٌّ يُدْعَى يَا مَنْ لَيْسَ فَوْقَهُ إِلَهٌ يُخْشَى يَا مَنْ لَيْسَ دُونَهُ مَلِكٌ يُتَّقَى يَا مَنْ لَيْسَ لَهُ وَزِيرٌ يُؤْتَى يَا مَنْ لَيْسَ لَهُ حَاجِبٌ يُرْشَى يَا مَنْ لَيْسَ لَهُ بَوَّابٌ يُغْشَى يَا مَنْ لا يَزْدَادُ عَلَى كَثْرَةِ السُّؤَالِ إِلا كَرَما وَ جُودا وَ عَلَى كَثْرَةِ الذُّنُوبِ إِلا عَفْوا وَ صَفْحا صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ بِي كَذَا وَ كَذَا اى آنكه جز او پروردگارى نيست كه خوانده شود،اى آنكه وراى او معبودى نيست كه او پروا شود!اى آنكه جز او فرمانروايى نيست كه از او پرهيز شود!اى آنكه او را وزيرى نيست كه به او روى آرند!اى آنكه او را نگهبانى نيست تا به او رشوه داده شود!اى آنكه او را دربانى نيست تا به وسيله او به درگاهش آيند!اى آنكه بر اثر بسيارى درخواست،جز كرم و جود،و بر اثر كثرت گناهان جز عفو،و گذشت نيفزايد،بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و با من چنين و چنان كن. و به جاى»كذا و كذا«حاجات خويش را از خدا بخواهد. نماز ديگر از حضرت فاطمه عليها السّلام:شيخ طوسى و سيّد ابن طاووس از صفوان روايت كردهاند كه محمّد بن على حلبى روز جمعه، خدمت امام صادق عليه السّلام شرفياب شد و عرضه داشت:علاقمندم به من عملى بياموزى كه بهترين كارها در روز جمعه باشد حضرت فرمود:من كسى را كه براى رسول خدا عزيزتر از حضرت فاطمه باشد سراغ ندارم،و چيزى را برتر از آنچه پيامبر به فاطمه آموخت،نمىشناسم،پيامبر به دخترش فرمود:هركه صبح جمعه را دريابد،غسل كند و قدمهايش را بگسترد و چهار ركعت نماز)دو نماز دو ركعتى(بگذارد.در ركعت اوّل پس از سوره«حمد»پنجاه مرتبه سوره«توحيد»و در ركعت دوم، پس از سوره«حمد»پنجاه مرتبه سوره«و العاديات»و در ركعت سوّم پس از«حمد»پنجاه مرتبه سوره «اذا زلزلت» و در ركعت چهارم پس از سوره«حمد»پنجاه مرتبه سوره «اذا جاء نصر اللّه…» كه مراد از اين سوره سوره مباركه نصر است يعنى آخرين سورهاى كه نازل شده است.و چون از نماز فارغ شوند،اين دعا را بخوانند: إِلَهِي وَ سَيِّدِي مَنْ تَهَيَّأَ أَوْ تَعَبَّى أَوْ أَعَدَّ أَوِ اسْتَعَدَّ لِوِفَادَةِ مَخْلُوقٍ رَجَاءَ رِفْدِهِ وَ فَوَائِدِهِ وَ نَائِلِهِ وَ فَوَاضِلِهِ وَ جَوَائِزِهِ فَإِلَيْكَ يَا إِلَهِي كَانَتْ تَهْيِئَتِي وَ تَعْبِئَتِي وَ إِعْدَادِي وَ اسْتِعْدَادِي رَجَاءَ فَوَائِدِكَ وَ مَعْرُوفِكَ وَ نَائِلِكَ وَ جَوَائِزِكَ فَلا تُخَيِّبْنِي مِنْ ذَلِكَ يَا مَنْ لا تَخِيبُ عَلَيْهِ مَسْأَلَةُ السَّائِلِ وَ لا تَنْقُصُهُ عَطِيَّةُ نَائِلٍ فَإِنِّي لَمْ آتِكَ بِعَمَلٍ صَالِحٍ قَدَّمْتُهُ وَ لا شَفَاعَةِ مَخْلُوقٍ رَجَوْتُهُ أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِشَفَاعَتِهِ إِلا مُحَمَّدا وَ أَهْلَ بَيْتِهِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ، اى معبود و سرور من!اگر ديگران به اميد رسيدن به عطا و مواهب وجود و بخششها و هدايا آماده و مهيّا و مجّهز و مستعد ورود بر آفريدهاى چون خو شدهاند،پس خدايا!پس خدايا!آمادگى و مجهّز بودن و مهيّا بودن و استعداد من به اميد دستيابى به بهرهها و نيكى و عطايا و هدايا تو تنها به سوى توست،پس مرا از اين همه نااميد مساز،اى آنكه خواهش هيچ نيازمندى از او بى ثمر نماند،و بخشش بخشندهاى از او نكاهد! من با كردار شايستهاى كه پيش فرستاده باشم به پيشگاه تو نيامدهام،و با يارى آفريدهاى كه به او اميد بسته باشم و با آن به تو تقرب جويم، به درگاهت بار نيافتم جز به اميد شفاعت محمّد و خاندان او كه درود تو بر او و بر ايشان باد، أَتَيْتُكَ أَرْجُو عَظِيمَ عَفْوِكَ الَّذِي عُدْتَ بِهِ عَلَى الْخَطَّائِينَ عِنْدَ عُكُوفِهِمْ عَلَى الْمَحَارِمِ فَلَمْ يَمْنَعْكَ طُولُ عُكُوفِهِمْ عَلَى الْمَحَارِمِ أَنْ جُدْتَ عَلَيْهِمْ بِالْمَغْفِرَةِ وَ أَنْتَ سَيِّدِي الْعَوَّادُ بِالنَّعْمَاءِ وَ أَنَا الْعَوَّادُ بِالْخَطَاءِ أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ أَنْ تَغْفِرَ لِي ذَنْبِيَ الْعَظِيمَ فَإِنَّهُ لا يَغْفِرُ الْعَظِيمَ إِلا الْعَظِيمُ يَا عَظِيمُ يَا عَظِيمُ يَا عَظِيمُ يَا عَظِيمُ يَا عَظِيمُ يَا عَظِيمُ يَا عَظِيمُ در حالى به نزد تو آمدم كه گذشت كريمانهات را اميد دارم،گذشتى كه به آن بر خطاكاران در حال پافشارى بر گناهان است،پس مداومت آنان بر كارهاى حرام تو را از اينكه آمرزشت را بر آنان ارزانى دارى باز نداشت،و تو اى سرور من!بسيار بر نعمت بخشى بازگردى و من بر خطا كارى،به حق محمّد و خاندان پاكش از تو مىخواهم،كه گناه بزرگام را بيامرزى،زيرا گناه بزرگ را جز آمرزگار بزرگ نيامرزد؛اى بزرگ!اى بزرگ!اى بزرگ اى بزرگ اى بزرگ!اى بزرگ! مؤلف گويد:سيد ابن طاووس در كتاب«جمال الاسبوع»[زيبايى ايّام هفته]براى هر يك از امامان عليهم السّلام نمازهاى به همراه دعا ذكر نموده كه شايسته است در اينجا بيان شود. —————————————————————————————————————— پی نوشت ها: 1. آل عمران3) آیه 97 2. فاطر (35) آیه 15 .3نور (24) آیه 41. 4. اسراء (17) آیة 44. 5. بحارالانوار، ج 78، ص 203. 6. غلامعلی نعیم آبادی، نماز زیباترین الگویپرستش، ص 35، به نقل از علل الشرایع، ج 2، ص 10. 7. طه (20) آیة 14. 8. رعد (13) آیة 28 9. عنکبوت (29) آیة 45. 10. بحارالانوار، ج 73، ص 141
نماز آیات
وقتی خورشید یا ماه بگیرد یا زلزله ای رخ دهد، بر خدا پرستان است که به خدای خود پناه آورده، دو رکعت “نماز آیات” بجا آورند. گزاردن چنین نمازی کنایه از این است که اینگونه حوادث نشانه هایی از قدرت الهی و نظم و حساب دقیق عالم طبیعی است.
خواندن این نماز، انسان را از خُرافات و خیال های بیهوده باز می دارد و متوجه آفریدگار هستی می نماید و همچنین سبب فرونشستن ترس و دلهره وآرامش دل ها می شود.
چگونگی نماز آیات
نماز آیات دو رکعت است و در هر رکعت پنج رکوع دارد و قبل از هر رکوع حمد و سوره خوانده می شود و یا سوره ای را پنج قسمت کرده و قسمت اول را قبل از رکوع اول، بعد از حمد می خوانیم وبه رکوع می رویم، سپس از رکوع برخاسته و بدون خواندن حمد قسمت دوم آن سوره را می خوانیم و به رکوع می رویم، پس از رکوع قسمت سوم آن را می خوانیم و باز به رکوع می رویم سپس می ایستیم و همچنین تا رکوع پنجم و سپس به سجده می رویم و رکعت دوم را هم به همین ترتیب بجا می آوریم.
اکنون به عنوان نمونه، نماز آیات را به شکل کوتاه آن با تقسیم سوره “اخلاص” بیان می کنیم:
- با گفتن “الله اکبر” نماز را شروع می کنیم.
- بعد از تکبیر، سوره حمد را می خوانیم و پس از حمد “بسم الله الرحمن الرحیم” را می گوییم.
- سپس به رکوع می رویم (در تمام رکوع ها باید ذکر رکوع گفته شود).
- از رکوع سر بر می داریم و بدون آنکه سوره حمد را بخوانیم، می گوییم: “قل هو الله احد".
- بعد به رکوع دوم می رویم.
- پس از رکوع دوم می خوانیم: “الله الصمد".
- باز به رکوع می رویم.
- پس از رکوع سوم می خوانیم: “لم یلد ولم یولد".
- باز به رکوع رفته، پس از رکوع چهارم می خوانیم:
“ولم یکن له کفواً احد".
- سپس رکوع پنجم را بجا آورده، سر از رکوع برداشته و به سجده می رویم.
- پس از سجده دوم، یک رکعت دیگر، مانند رکعت اول بجا می آوریم و با تشهد و سلام، نماز را تمام می کنیم.
قنوت نماز آیات
در نماز آیات هم خواندن قنوت مستحب است و زمان آن، در رکعت دوم، بعد از تمام شدن سوره، قبل از رکوع پنجم، است.
منبع:salat.persianblog.ir
نماز جمعه
یکی از نمازهایی که باید به جماعت خوانده شود و به تنهایی نمی توان خواند، نماز بسیار با عظمت جمعه است.
نماز جمعه زیباترین گردهمایی هفتگی مسلمانان و عالی ترین عبادت سیاسی هر هفته خداپرستان است.
در این نماز، امام جمعه نمازگزاران را به تقوا و پاکدامنی توصیه می کند و آنها را با مسائل سیاسی و اقتصادی جهان اسلام آگاه می سازد.
حضرت امام خمینی (قدس سره) در باره اهمیت این اجتماع باشکوه، چنین نگاشته اند:
“نماز جمعه و دو خطبه آن، از مراسم بزرگ مسلمانان است؛ مانند مراسم حج. وافسوس که مسلمانان از وظایف مهم سیاسی – اسلامی خود در این مراسم غفلت کرده اند. اسلام با تمام امورش، دین سیاست است و این مطلب برای هر کس که آگاهی کمی از احکام حکومتی، سیاسی، اجتماعی واقتصادی اسلام داشته باشد آشکار است و هرکس گمان کند که دین از سیاست جداست فردنادانی است که نه اسلام را شناخته و نه سیاست را".
احکام نماز جمعه
1- نماز جمعه دو رکعت است (مانند نماز صبح) و دو قنوت مستحبی دارد؛ یکی در رکعت اول، قبل از رکوع و دیگری در رکعت دوم، پس از رکوع.
2- نماز جمعه، اول ظهر روز جمعه و به جای نماز ظهر خوانده می شود.
3- خواندن دو خطبه، توسط امام جمعه، قبل از نماز، واجب است.
4- وقتی که امام جمعه، خطبه های نماز جمعه را می خواند، بر شرکت کنندگان واجب است، به خطبه ها گوش دهند، و سخن گفتن به هنگام ایراد خطبه ها مکروه است، بلکه اگر به سبب سخن گفتن، نتواند به خطبه ها گوش دهد، سکوت لازم است. همچنین هنگام ایراد خطبه ها، خواندن نماز مستحبی یا کتاب و روزنامه و انجام دادن کارهایی که مانع گوش دادن به خطبه ها است، خلاف است.
5- اگر کسی به خطبه اول یا هر دو خطبه نرسد، بازهم، شرکت در نماز جمعه فضیلت دارد و جایگزین نماز ظهر می شود.
منبع:salat.persianblog.ir
آموزش صحیح نماز
شروع نماز
تکبیرة الاحرام
“نماز” با گفتن “الله اکبر” آغاز می شود، گفتن “الله اکبر” در آغاز نماز به معنای جدایی از غیر خدا و پیوستن به اوست.
اعلام بزرگی پروردگار و دوری جستن از تمام قدرتهای دروغین است.
با این تکبیر به حریم نماز وارد می شویم و برخی کارها بر ما حرام می شود.
هنگامی که نماز را شروع می کنیم باید متوجه باشیم که چه نمازی را می خوانیم؛ مثلا نماز ظهر است یا عصر و آن را تنها برای اطاعت فرمان خداوند بجا آوریم که این همان “نیت” است و از اجزای اصلی نماز به شمار می آید.
از آغاز تا پایان نماز باید از این کارها که نماز را باطل می کند بپرهیزیم:
1- خوردن و آشامیدن.
2- روی از قبله برگرداندن.
3- سخن گفتن.
4- خندیدن.
5- گریستن.
6- بهم زدن صورت نماز. مثل راه رفتن.
7- کم یا زیاد کردن اجزای اصلی نماز؛ مانند رکوع.
هنگام گفتن “الله اکبر” مستحب است، دستها را تا مقابل گوشها بالا ببریم.
قرائت
پس از گفتن “الله اکبر” سوره حمد را می خوانیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
(الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الرَّحْمـنِ الرَّحِیمِ مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ اهدِنَــــا الصِّرَاطَالمُستَقِیمَ صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّین
قرائت پس از سوره حمد، یک سوره دیگر از قرآن را می خوانیم به عنوان نمونه، می توان سوره توحید را خواند:
سوره توحید
بسم الله الرحمن الرحیم
(قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ )
پسرها و مردان باید نماز صبح و مغرب و عشا، حمد و سوره را (در رکعت اول و دوم) بلند بخوانند ولی دخترها وبانوان، اگر نا محرم صدای آنان را نشنوند می توانند بلند بخوانند و در نماز ظهر عصر همه باید حمد وسوره را آهسته بخوانند.
انسان باید نماز را یاد بگیرد که غلط نخواند و کسی که اصلا نمی تواند صحیح آن را یاد بگیرد، باید هر طور که می تواند بخواند و بهتر آن است که نماز را به جماعت بجا آورد.
رکوع
پس از تمام شدن حمد وسوره سر به رکوع خم می کنیم و دستها را به زانوها می گذاریم و می گوییم:
“سبحان ربی العظیم وبحمده”
و یا می گوییم: “سبحان الله، سبحان الله، سبحان الله”
سجده
سپس سر از رکوع برداشته (می ایستیم) و آنگاه به سجده می رویم و هفت عضو بدن؛ یعنی پیشانی، کف دو دست، سر زانوها و نوک انگشتان بزرگ پا را بر زمین گذاشته و می گوییم:
“سبحان ربی الاعلی وبحمده”
یا “سبحان الله” را سه مرتبه تکرار می کنیم.
در سجده نماز، باید پیشانی را روی خاک یا سنگ یا چیزهای دیگری از زمین بگذاریم.
سجده بر چیزهایی که از زمین می روید و برای خوراک و پوشاک انسان مصرف نمی شود نیز صحیح است.
مهر نماز که بیشتر در بین ما معمول است، در حقیقت قطعه خاک پاکیزه ای است که نمازگزار همراه خود دارد تا برای سجده، پیشانی را روی آن بگذارد.
سجده دوم
پس از سجده اول ، می نشینیم و بار دیگر به سجده رفته و سجده دوم را مانند سجده اول بجا می آوریم.
با تمام شدن سجده دوم، یک رکعت نماز به پایان می رسد؛ یعنی تا بدینجا، رکعت اول نماز را خوانده ایم، بنابراین بطور خلاصه، رکعت اول نماز عبارت است از:
1- تکبیره الاحرام (گفتن “الله اکبر” در آغاز نماز).
2- قرائت (خواندن حمد و سوره).
3- رکوع و ذکر آن.
4- دو سجده و ذکر آنها.
رکعت دوم
پس از تمام شدن رکعت اول نماز، بدون آن که صورت نماز به هم بخورد و یا فاصله ای ایجاد شود، از جا برخاسته، بار دیگر می ایستیم و حمد و سوره را به همان ترتیبی که در رکعت اول نماز گفته شد، می خوانیم.
قنوت
در رکعت دوم نمازهای روزانه، بعد از تمام شدن حمد و سوره و قبل از رکوع، مستحب است، دستها را روبروی صورت گرفته ودعایی بخوانیم؛ این عمل را “قنوت” گویند.
در قنوت می توان این دعا را خواند:
“ربنا آتنا فی الدنیا حسنة وفی الاخرة حسن وقنا عذاب النار”
پیامبر خدا (ص) فرمود: “کسی که قنوت نمازش طولانی تر باشد، حسابرسی او در روز قیامت راحت تر است".
پس از قنوت، رکوع وسجده ها را مانند رکعت اول بجا می آوریم.
تشهد
در رکعت دوم هر نماز، پس از تمام شدن سجده دوم باید در حالی که رو به قبله نشسته ایم “تشهد” بخوانیم؛
یعنی بگوییم:
“اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمدا عبده ورسوله اللهم صل علی محمد وال محمد”
سلام
تا اینجا رکعت دوم نماز هم تمام می شود و اگر نماز دو رکعتی باشد؛ مانند نماز صبح، بعد از تشهد، با گفتن سلام، نماز را تمام می کنیم؛ یعنی می گوییم:
السلام علیک ایها النبی ورحمة الله وبرکاته
السلام علینا وعلی عباد الله الصالحین
السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
اکنون نماز صبح را فرا گرفتیم و چنانچه نمازی که می خوانیم سه رکعتی یا چهار رکعتی باشد، باید در رکعت دوم، بعد از خواندن تشهد، بدون آن که سلام نماز را بگوییم، بایستیم و رکعت سوم نماز را بخوانیم.
رکعت سوم
رکعت سوم نماز هم مانند رکعت دوم است، با این تفاوت که در رکعت دوم باید با حمد و سوره بخوانیم، ولی در رکعت سوم، سوره و قنوت ندارد و فقط “حمد” را می خوانیم و یا به جای حمد، سه مرتبه می گوییم:
“سُبحانَ اللهِ والحَمدُ للهِ وَلا اِلهَ الاّ اللهُ واللهُ اکبرُ”
پس اگز نماز مغرب می خوانیم، باید بعد از سجده دوم (در رکعت سوم) تشهد بخوانیم وبا سلام، نماز را پایان دهیم.
رکعت چهارم
اگر نمازی که می خوانیم چهار رکعتی باشد؛ یعنی: نماز ظهر یا عصر یا عشا؛ پس از سجده ها (در رکعت سوم) بدون آن که تشهد یا سلام را بخوانیم، می ایستیم و رکعت چهارم را مانند رکعت سوم انجام می دهیم و در پایان نماز؛ یعنی پس از سجده دوم می نشینیم و تشهد و سلام را می خوانیم و نماز را تمام می کنیم.
احکام نماز
1- اگر نمازگزار پیش از آنکه به مقدار رکوع خم شود و بدنش آرام گیرد عمداً ذکر رکوع را بگوید، نمازش باطل است.
2- اگر پیش از تمام شدن ذکر واجب، عمداً سر از رکوع بردارد نمازش باطل است.
3- واجب است نمازگزار بعد از رکوع بطور کامل بایستد و سپس به سجده برود و چنانچه عمداً بطور کامل نایستد نمازش باطل است.
4- اگر کسی پیش از آنکه پیشانی اش به زمین برسد و آرام گیرد، عمداً ذکر سجده را بگوید، نمازش باطل است و چنانچه از روی فراموشی باشد باید دو باره در حال آرام بودن، ذکر را بگوید.
5- نمازگزار باید بعد از تمام شدن ذکر سجده اول بنشیند تا بدن آرام گیرد و دو باره به سجده رود.
6- اگر نمازگزار پیش از تمام شدن ذکر، عمداً سر از سجده بردارد نمازش باطل است.
7- بهتر است در نماز بر خاک قبر امام حسین (ع) سجده کنیم که یادآور جهاد و شهادت برترین انسانها، در راه مکتب اسلام است و این عمل، هر روز به ما درس ایثار وفداکاری می دهد.
8- سجده برای غیر خدا حرام است؛ چرا که سجده حالت بندگی انسان است و عبادت و بندگی تنها در پیشگاه پروردگار و به دستور او صحیح است.
برخی از مستحبات نماز
1- پس از تمام شدن قرائت و قبل از رکوع، مستحب است “الله اکبر” بگوییم.
2- بعد از برخاستن از رکوع، مستحب است “الله اکبر” بگوییم و بهتر است این جمله را هم بگوییم: “سمع الله لمن حمده".
3- قبل از سجده ها و بعد از آنها، مستحب است “الله اکبر” بگوییم.
4- بین دو سجده مستحب است بگوییم:
“استغفر الله ربی واتوب الیه”
5- در پایان هر رکعت و هنگام برخاستن برای رکعت بعد، مستحب است بگوییم: “بحول الله وقوته اقوم واقعد".
تعقیب نماز
تعقیب نماز، ادامه دادن حالت عبادت است بعد از نماز.
مستحب است انسان، بعد از نماز، مقداری مشغول گفتن ذکر و خواندن دعا و قرآن شود ولازم نیست دعاها را به عربی بخواند و از بهترین تعقیبها، برای همه نمازها، تسبیحات معروفی است که پیامبر اکرم (ص) به دختر گرامیش حضرت زهرا (ع) آموخت و به “تسبیحات حضرت زهرا” معروف است، و آن عبارت است از:
الله اکبر………………………….34 مرتبه
الحمد لله…………………………33 مرتبه
سبحان الله………………………33 مرتبه
ونیز مستحب است، سجده شکر بجا آوریم؛ یعنی به قصد شکر نعمتهای پروردگار، به سجده رفته وصد مرتبه یا سه مرتبه و یا یک مرتبه بگوییم: “شکراً لله".
منبع:salat.persianblog.ir